یه جورایی شروع کردم  به بهتر شدن البته نه نه دروغه الان یه مطلب خوندم درمورد اینکه وبلاگ نویسی رو به اوفوله میگ هی ما اصلا وبلاگ نویس به حساب نمیاییم نه؟؟ یه مشت خاطره هامونو اینجا ثبت میکنیم شاید هم وبلاگ نویس محسوب شیم نمیدونم فقط میدونم حال و حوصله و وقت غصه خوردن واسه وبلاگ هارو ندارم

میدونی یه زمانی که تو میهن بودم خیلی کامنت داشتم البته همش بچه بازی بود میدونی کامنت های چرت که بدرد نمیخورد ولی همین کامنت داشتن کلی برات شوق و ذوق انگیزه داشت ولی به قول هاتف (نویسنده اون مطلب درمورد افول وبلاگ ها) کسی که مینویسه به نظرات بقیه برای رشد و بهتر شدن احتیاج داره ولی اینجا چی ؟؟یا پرشین بلاگ؟؟ با اضافه کردن دنبال کننده میخواستن چیو نشون بدن یا چیکار کنن؟؟ به نظرم فقط اوضاع وبلاگ نویسی بدتر شده اینجا شده شبیه اینستا!! همه دنبال دنبال کننده داشتن هستن نه اینکه بد باشه نه اصلا ،اصلا میگم نویسنده باید مخاطب داشته باشه ولی میگم یه سری فقط دنبال اینن دنبال کننده هاشون بره بالا به طور ظاهری تا دلشون به یه عدد فیک خوش باشه بر فرض که 400 دنبال کننده داری تا وقتی تبادل نظر نیست به چه دردی میخوره؟؟انگار فقط از تو ویترین نگات میکنن خواننده باید اصیل باشه خواننده باید خواننده باشه نکه نقش مترسک سر جالیزو بازی کنه

میدونم شاید حرفم برای همه خوشایند نباشه،میدونم که خودم محتوایی تولید نکردم اصلا همش دردو دل بوده اره ولی اگه نمینوشتمشون حس خفگی بهم دست میداد دیگه جایی برای تخلیه خودم ندارم میدونم چیزام به چشم بقیه یه مشت پرت و پلا به نظر میاد میدونم میدونم ولی احساس میکنم وبلاگ ها قبلن یه فضای زیبا بوده یه جایی اکنده از حس چجوری بگمممم آهان نزدیکی صمیمت

حرف زدن نه کامنت های خشک و خالی بی روح البته هنوز هستن کسایی که قشنگ باهم حرف میزنن ، متن های بلند بالا و مفید میزارن یه سری هام مثل من خاطره هاشونو میزارن من یکی که وقتی اینجا میام خاطره بزارم اصولا یه چیز از این شاخه به اون شاخه میشه همیشه همین بوده حتی تو دفترچه خاطراتم دیگه خیلی وقته حوصلم نمیکشه بلند بنویسم انگار یکی دنبالم کرده نه!!! اصلا یکی دنبال هممون کرده دبگه حوصله نداریم متن های بلند بالا بنویسیم حتی تو دوران راهنماییم هم تو وبلاگم چیز بلند پست نمیکردم از ترس اینکه خواننده نخونه خسته شه :/

چه مرگمونه؟! چه بلایی سرمون اومده؟! دیگه حوصله خوندن متن های بلند بالا نداریم همش میخواییم یه تکست یه متن کوتاه بخونیم انگار اگه دو دقیقه اروم وایسیم سر جامون زل بزنیم به این مانیتور لعنتی به اون صفحه گوشی لعنتی سگ، پاچمونو گاز میگیره

ماها دیگه حوصله همو نداریم حوصله نداریم همو بفهمیم همو درک کنیم همو بخونیم! همش میدوییم دنبال عقربه های ساعت که چی بشه به چی برسیم؟!!! اهههههه دلم تنگ شده تنگ شده به طرز وحشتناکی تنگ شده واسه وقتایی که حوصله همو داشتیم واسه وقت هایی که نظراتمون با حس بود نه از روی تبلیغ و تظاهر ، واسه وب های بلند بالا مثل کیانا که چن وقتیه پست نذاشته واسه وب هایی که حرف دارن توشون حسه چجوری بگم دلم واسه خودمم تنگ شده منم بین این جماعت فراری گم شدم و حتی منم دیگه حوصله متن های بلندو ندارم چه مون شده واقعا؟؟

تو تلگرام اینستا وووووووو حوصله کپشن های بلندو نداریم حوصله متن های طولانی و بدردبخور متن هایی که روحتو میلرزونه متن هایی که چهارتا چیز یادت میده

میدونم میدونم خودمم پراکنده مینویسم خودمم کوتاه مینوسم و از همینجا سعی خودمو میکنم بلندتر بنویسم با محتوا تر بنویسم فقط دلم اون فضارو میخواد میفهمی؟!(فضایی که اینجا پیداش نکردم تا الان به قول یکی از بچه ها که یادم نیست اسمشو میگفت ما میهنی ها فک میکردیم همه چی اکی میشه برمیگردیم خونمون نکه بیان بد باشه ولی حس خونه نمیده!)

پ.ن: عکس اصلا ربطی نداره میدونم مال یه پست دیگه قرار بود باشه ولی یهو منفحر شدم

پ.ن:نمیگم میهنم توش اهل قلم زیاد بود نه فقط خواستم یه گوشه چشمی داشته باشم به اولین سرویسی که باهاش ن.شتم خاطره ساختم و به قولی مثل خونم بود ،میدونی فقط میخواستم یه جا منفجر شم و بگم چمونه که هیچ جا محتوای خوب و عین ادم نداریم چه تو تل چه اینستا ولی میدونی دیدن اینکه وبلاگ ها و فضای وبلاگ نویسی اینجوری به چخ رفته خیلی درداوره

گوه نخوردن کار قشنگی است که به ان دل بستم !!

سگ پاچه هممونو گرفته نه ؟

یه ,های ,ولی ,حوصله ,وبلاگ ,متن ,متن های ,تنگ شده ,بلند بالا ,هایی که ,دنبال کننده

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دیر و دور صنعت آلومینیوم ایران مرکز مغزو اعصاب کودکان یادداشت‌های حامد کسائی بهترین های دنیای صفر و یک | Best of the BinaryWorld ارزان کالا نمایندگی فروش اندرس هاوزر دفتر خاطرات بنفش ترجمه تخصصی الک